رسته‌ها

قزلباشان در ایران: نقش قزلباشان صفوی در تاریخ ایران زمین

قزلباشان در ایران: نقش قزلباشان صفوی در تاریخ ایران زمین
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 56 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 56 رای
قزلباش کنفدراسیونی از ایل‌های شمال باختری فلات ایران در خاور ترکیه امروزی که پیروان طریقت صفوی بودند و شاه اسماعیل یکم به یاری آنها سلسله صفوی را پس از براندازی سلسله آق قویونلو‌ها بنیانگذاری کرد. به طور کلی به ارتش ایران در زمان صفویان، قزلباش می‌گفتند جدا از نژاد و تبارشان. لغت قزلباش از دو حرف ترکی قزل به معنی «طلائی و سرخ» و باش به معنی «سر» تشکیل یافته است. ایلات قزلباش از ایلات آذربایجان، ترک، کرد، تالش، تات و پارسی تشکیل شده بود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
354
آپلود شده توسط:
Darush
Darush
1394/08/08
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قزلباشان در ایران: نقش قزلباشان صفوی در تاریخ ایران زمین

تعداد دیدگاه‌ها:
9
دکتر خنجی در این کتاب ذی قیمت به خواننده توصیه می کند که خواننده این کتاب حتما باید یکی از کتب مرجع صدر صفوی را همراه این کتاب مطالعه کند و این امر را ضروری دانسته است
دکتر خنجی در این کتاب جدا از منابع صدر صفویه از سفرنامه های اروپائیان و منابع عثمانی مانند تاریخ عثمانی حقی اوزون و تاریخ عثمانی پروتشگال و منشات سلاطین فریدون بیک استفاده کرده تا تاریخ صفویان فقط توسط مداحانش خوانده نشود و دکتر خنجی در این کتاب از منوچهر پارسادوست صفوی پژوه معروف و پرکار زیاد یاد می کند و گاهی هم به ایشان خورده می گیرد ؛ دکتر خنجی به نقد رویکرد صفوی شناسی خاورشناسان روسی ،کسروی و علی شریعتی و ایرانشناسان اروپائی پرداخته است . دکتر خنجی از روزبهان خنجی و شریف الدین بدلیسی که از بزرگان ایران و معاصر شاه اسماعیل بودند یاد می کند و نظر آن ها را ذکر می کند .
من نمیدونم واقعا علت اینکه بعضی از دوستان چه اصراری دارند که از یک جنایتکاری که حتی تصور جنایاتش هم برای ما سخته حمایت و دفاع میکنند بعضی معتقدند که کتاب بر علیه شیعه است خیر دوست عزیز موضوع شیعه یا سنی نیست موضوع اولا انسانیت است بعد ملت و کشور ایران بعد مذهب شیعه و سنی
صفویان بزرگترین ضربه را به اسلام و ایران زده اند آنها مروجان شیعه نیستند بلکه خیانتکارن به شیعه هستند همین ها باعث شدند که این همه خرافات وارد شیعه بشه همین ها باعث شدند که شیعه کلا دگرگون بشه
همین عوضی ها ملا های شیعه لبنانی که در حد یه طلبه هم علم نداشتند رو وارد ایران کردند و رسم خمس و صیغه رو رواج دادند تا برای شهوترانی و عارت اموال مردم وگرنه همین عوضی ها که دختر هاشون رو به صیغه مگه می دادند رعیت در زمان صفویه مگه ارزش داشت بحث شیعه نیست انها با اسم دین و مذهب سوار مردم شدند و خون و مال و ناموس مردم رو به تارج بردند وگرنه شیعه کجا چنین اجازه رو به کسی می ده ؟
خدا لعنت کنه به این عوضی ها که ثمره کار های انها جز تحریف شیعه و تفرقه بین امت اسلام و عقب ماندگی ایران چیزی نیست راهکار هم الان اینست که افکار و بدعات کثیف این حرامی ها رو از شیعه بزدائیم منبع ما قران است عقاید شیعه رو با قران باید بسنجیم اگر مطابق قران بود که درسته است اگر نبود بدان که از اختراعات صفویه است و باید متوقف بشه همین
خدا استاد امیر حسین خنجی را رحمت کند
[quote='کیخسرو پشوتن']درود بر استاد امیر حسین خنجی . کسانی که از کتاب ایراد گرفته اند چشم حقیقت را بسته و شیفته ی دروغ و باور های نا درست شده و توان پزیرفتن حقیقت را ندارد . حقیقت دولت صفویه و شیوه کشورداری آنها ( اگر گوییم ک کشور دار هم بوده اند جون ملاک آنها دین داری بوده ) چیزی جز این نیست .
شیع بر قبر سنی رید و سنی سجده نمود / هست ریدنگاه شیعه سجدگاه سنیان
اینان گروهی دین گرا بودند و کردند آنچه می توانستند با ایران و از نوادگان مغول ج انتظار جز بر این
جامی شاعر پارسی سده ی یازدهم و دوازدهم نیز بیان اینگونه اختلافات و درگیری های مذهبی چنین گفته :
ای بچه ی مغ ز مهر بدهدجام می ام / که آمد ز نزاع سنی و شیه قی ام
گفتند جامیا چه مذهب داری / صد شکر سگ سنی و خر شیعه نی ام
به هر رو جای ایرادات بی پایه و اساس چشم حقیقت گشایید
با سپاس[/quote]
دوست گرامی البته نباید فراموش نمود که مرحوم جناب خنجی خود یکی از فعالین حزب توده و از چپی های کمونیستی بودن که گرایش بسیار به شوروی سابق و سیاستهای استالینی داشتن، اگر نگاعی به خاطرات و نظرات خلیل ملکی و انور خامه ای داشته باشید که هر دو تن در برهه ای از تاریخ از هم حزبی ها و از توده ای های معروف نیز بودن در شخصیت و نظرات جناب خنحی بیشتر تعمق و تعمل خواهید نمود، تالیفات و ترجمه های جناب خنجی در جای خود بسیار ارزنده است ولی به عقیده من نظرات انتقادی ایشان به سلسله صفوی که بنیانکذار تشیع سیاسی نیز محسوب می شدند تاخدودی تند و برنده است که شاید بتوان کفت یکی از دلایل آن میتواند تعلق خاطری باشد که او در گذشته به دین و مذهب اجداد و پدران و همشهریان خود داشته است، شهرستان خنج(که احتمالا ایشان اهل آن منطقه هستند) از توابع استان فارس و در تزدیکی لارستان و شهرستان علامرودشت و گراش میباشد اکثریت ساکنان این منطقه خصوصا علامرودشت و تاحدودی خنج تابع مذهب اهل تسنن می باشند خصوصا در چندین دهه گذشته به سالهای ۲۰ و۳۰ خورشیدی که اکثریت بیشتری از ساکنان این منطقه اعل سنت بوده اند، به همین دلیل نیز میتوان احتمال داد که نقدهای تند این محقق گرامی و دفاعیاتی که تلویحا از مذهب سنی در نظراتشان مشاهده میگردد میتواند ریشه در این شرایط محیطی باشد. هرچند که ایشان خارج از گرایشات عقیدتی و سیاسی که داشتن از جمله محققین بودن که تالیفات ارزنده ای را در طول تاریخ حیات خود تالیف نمودن،برای مثال رساله ای به نام برسی تاریخ ماد و منشا نظریه دیاکانوف از ایشان تالیف و توسط انتشارات طهوری به سال۵۸ چاپ و منتشر گردید، این رساله تحقیق بسیار ارزنده ای در نقد و برسی نظریه معروف کارل مارکس(تولید آسیایی) و نقدیست که او بر نظرات محققین روسی دوران استالین از جمله دیاکانوف و کتاب معروف ایشان تاریخ ماد(ترجمه کریم کشاورز) دارد،در این کتاب ۱۰۳ صفحه ای( به قطع رقعی) نظریات بسیار ارزنده ای بر نقد دیدگاه استالینیست ها دارند و توضیحات جامعی نیز در این باب عنوان نموده که دلیل و جرایی که این محققین روس برخلاف نظرات مارکس تعریفی نو و نادرست از تظریه تولید آسیایی در منابع تحقیقی خود بیان داشته اند ذکر نموده( متاسفانه این نظریه از دید بسیاری از محققین و تاریخنگاران داخلی دپر مانده است و از محدود کسانی که به نظرات جناب خنجی با تعمق نکریسته و در تالیفات خود به آن پرداخته است دکتر علمداریست که در کتاب معروف خود چرا غرب پیشرفت کرد و ما عقب ماندیم به تفسیر و توضیحاتی مبسوط به آن پرداخته است.) به هر روی با وجود تحقیقات و تالیفات ارزنده این محقق نباید او و نظراتش را از هرگونه اشتباه و تعلق خاطر و گرایشات جانبدارانه ای همچون بسیاری محققین دیگر بدور دانست و احتیاط در پذیرش هر دیدگاه و نظریه ای خاصه در امر تاریخ از شروط عقل است.
نظریه تولید آسیایی مربوط به دکتر محمد علی خنجی هست نه ایشون در مطالب ایشون قصه بافی بیشتر هست تا تاریخ
بنظرم نویسنده عقده های مذهبی اش رامیخواهد پشت پرده ی ایرانپرستی قرار بده وآوردن کلماتی مانند پارس واسپهان و... وخودداری نکردن ازنوشتن هرگونه دشنام به ترکان درراستای همان تحریک احساسات ایرانپرستی وبازگشت به گذشته هست تابااین پوشش بطور غیر مستقیم به مذهب شیعه بتازد.گرچه اقدامات قزلباشان همگی قابل دفاع نیست ولی اصل اساسی دربررسی تاریخ اینه که نباید بادید الان به گذشته نگاه کرد.اما مورد مهم اینکه اگرچه به زعم ایشان قزلباشان باعث ازهم پاشیدن جهان اسلام شده است ولی درنوشته های ایشان نشانی از حرکت رو به جلو دیده نمیشود بلکه این نوشته بیشتردرراستای همان تفرقه افکنی واتش افروزی وجنگ مذهبی هست وبه نظر بنده تاثیرکتاب های اینچنینی مخرب ترازشمشیر قزلباشان است.
[quote='هیرکان']نمی دانم اشتباه فکر می کنم ویا نه ... اما به گمانم گهگاه قلم جناب خنجی بیش از حد تند شده ودست به سخت گویی می پردازد.
[/quote]
البته قلم ایشان تأثیرگذار و کوبنده بود! چون ایشان شوربختانه دیگر امروز در میان ما نیستند.
من این کتاب را از بدو تا ختم خوانده ام، برای شخص بی اطلاع از تاریخ پیش از صفویه، بعد از صفویه و خود دوران صفویه می تواند کتاب خوبی باشد تا اهداف زیر را فراهم کند:
1. نفرت از صفویه
2. نفرت از تشیع
3.نفرت ضمنی از صوفیان
4. نفرت از ترکان
و نشان دادن این موضوع که اگر صفویه نبود ایران الان مدینه ی فاضله ی تمدن بود.
توهّم توطئه در سرتاسر این کتاب موج می زند، کتابی احساسی و نه تاریخی، توسّط شخصی نژاد پرست با هدفی که از بدو کتاب مشخص است چیست(سیاه نمایی و کوبش) ...
کسی که می خواهد یک کتاب منصفانه تر بخواند کتاب "صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست" رسول جعفریان را هم بخواند ...
عصر صفویه طلایی ترین عصر هنر ایران است. کتاب "عصر طلایی هنر ایران" شیلا کنبی هم کتاب خوبیست.... توصیه می کنم حتما بخوانید
عقب ماندگی هم ایران و هم عثمانی ناشی از سستی و تنبلی و درجازدگی و هزاران و دیگر است که مربوط به امور داخلی هر یک از این دو ملت است ...
نمی دانم اشتباه فکر می کنم ویا نه ... اما به گمانم گهگاه قلم جناب خنجی بیش از حد تند شده ودست به سخت گویی می پردازد.
در قرن شانزدهم دنیا گرفتار کشاکش های هولناک مذهبی بود. جدا از شمسیر خونبار کج قزلباشان صوفی مآب و سبیل های بناگوش در رفته ینی چریان گوش به فرمان اروپا سخت درگیر جنگ های خونبار مذهبی بود و وای به وقتی که جنگ پروتستان وکاتولیک از نبرد میان دو دولت به جنگ داخلی منجر می شد.
نمی دانم اگر صفویان سر بر نمی افراشتند در هنگامه ای که سلطان عثمانی خلیفه مطلقان مومنان جهان سنت نامیده واطاعت از اوواجب می شد تکلیف ایران گرفتار ملوک الطوایفی چه می شد و آیا همچون قرامانیان شرق آناتولی و یا ممالیک و سوریه ومصر ایران نیز پاره پاره شده به ولایات وسنجاق هایی از عثمانی بدل می گردید؟
در عهد شاه سلطان حسین دیگر خبری از آن صوفیان خون ریز ودر عین خال شرابخواره وجنگاور نبود و زمانه بکام دیگر دوستان بود.
برای من همواره این پرسش مطرح بوده که آیا قدرت گیری قزلباشان صوفی در آن قرن به سود کل ایران بود و یا نه؟
شاید که پس از تجزیه عثمانی در پایان جنگ اول بجای ملتی واحد فلات ایران درگیر جنگ بی پایان دولت های خرد و کلان بود.
قزلباشان در ایران: نقش قزلباشان صفوی در تاریخ ایران زمین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک